یکی بود یکی نبود
غیر از خدا هیچکس نبود
این کل داستان آفرینش است
این داستان را جدی بگیرید
غیر از خدا هیچکس نیست
هر چه هست
برای او وبخاطر اوست
از اعمال گذشته ات نترس،
از فکر گناهان گذشته ات، مضطرب نشو؛ یه توبه ی حقیقـے
میتونه همه گذشته ات رو برات جبران کند.
چراغ دلتو دوباره روشن کن...
بزرگتر که شدیم
مداد هایمان هم تکامل یافتند
تبدیل به خودکارهایی شدند
تا یادمان بدهند
هر اشتباهی پاک شدنی نیست..!
نیایش_صبحگاهی
الهی من همانم بی پناهم....
بجز الطافتان راهی ندارم !
الهی گاه گاهی یک نگاهی ....
به این عبده ذلیلت،"کن عطائی"
الهی من حقیرم،ناتوانم....
تویی سرور به این عالم،"خدایی "
الهی تو رئوفی ، مهربانی ....
کریمی و رحیمی ، "باصفائی "
الهی ماندگاری ، نازنینی..
تو پوشاننده هر عیب مائی!
الهی آمدم دستم بگیری....
نیازم را ببین یا ربّ،"الهی
سلام..
صبح زیباتون بخیر وشادکامی
روزتون سرشار....
از الطاف الهی
به انسانها التماس نکن
که عین شرمندگی است.
اگر حاجتت برآورده شد
منت است
و اگر بر آورده نشد ذلت
به خدا التماس کن که عین شجاعت است
اگر حاجتت براورده شد
رحمت است
و اگر بر آورده نشد. حکمت
بــــــار الهـــــا
تنها کوچه ای که بن بست نیست ، کوچه یاد توست
مهربان خدای من از تو خالصانه میخواهم
که هیچ انسانی در کوچه پس کوچه های زندگی اسیر و گرفتار هیچ بن بستی نگردد
که تو بهترین راهنمایی
خدایا پناه من و دوستانم باش که آغوشی امن تر از تو سراغ ندارم
آمـــــین یا رب العالمین
چراغ راه من نور المبین است
کتاب جاودان، روی زمین است
بخوان با چشم دل هر آیه اش را
که قرآن رهنمای متقین است
بگیر از سوره هایش درس ایمان
صراط المستقیم آری همین است
بخوان با شوق و ذوق و با تدبر
که قرآن رحمتی بر مؤمنین است
بخوان قرآن که درس زندگانیست
کلام کردگار و رمز دین است
بخوان آیات حق را در جوانی
بخوان قرآن که دشمن در کمین است
بخوان قرآن ولی با درک و بینش
که خار چشم شیطان لعین است
بخوان قرآن اگر دل بی قرار است
تلاوت کن اگر قلبت حزین است
اگر افسرده و دل مرده هستی
بخوان قرآن که آرامش در این است
لااله الا الله
?گاهی اگر آهسته بری زودتر می رسی
تاجری در روستایی، مقدار زیادی محصول کشاورزی خرید و میخواست
آنها را با ماشین به انبار منتقل کند. در راه از پسری پرسید: «تا جاده چقدر راه است؟»
پسر جواب داد: «اگر آرام بروید حدود ده دقیقه کافی است. اما اگر با سرعت بروید نیم ساعت و یا شاید بیشتر.»
تاجر از این تضاد در جواب پسر ناراحت شد و در دل به او بد و بیراه گفت و به سرعت خودرو را به جلو راند. اما پنجاه متر بیشتر نرفته بود که چرخ ماشین به سنگی برخورد کرد و با تکان خوردن ماشین، همه محصولها به زمین ریخت.
تاجر وقت زیادی برای جمع کردن محصول ریخته شده صرف کرد و هنگامی که خسته و کوفته به سمت خودرواش بر میگشت یاد حرفهای پسر افتاد و وقتی منظور او را فهمید بقیه راه را آرام و بااحتیاط طی کرد.
شاید گاهی باید آرام تر قدم برداریم تا به مقصد برسیم.
*خداوند بهترین شنونده است ،*
*نیازی به فریاد کشیدن یا گریه کردن*
*#با صدای بلند نیست .*
*#او آرامترین نیایش های دلهای پاک و مهربان را میشنود ،*
*#کافیست مهربان باشی.*
*بیا ای دل به سوی حق،*
*بکن توبه به درگاهش*
*مکن تکرار گناهان را،*
*مباش آن عبدِ گمراهش*
*عبادت کن خدایت را،*
*رها کن آن هوس ها را*
*اسیر نفس خود گشتی،*
*بیا بشکن قفس ها را*
*بیا با سجده های خود،*
*به درگاهش بکن زاری*
*ز بهر حالِ فردایت،*
*بیا امروز بکن کاری*
*#از بزرگی پرسیدند*
*دوست بهتر است*
*#یا خواهر و برادر؟*
*گفت :*
*#ما در انتخاب خواهر و برادر*
*نقشی نداریم*
*اما دوست عزیزیست*
*#که خودمان آنرا* *انتخاب*
*کرده ایم*
*??سلامتی دوستان با وفــــــا*
#کمک به دیگران #افسردگی را #کاهش میدهد...
هر روز فکر کنید چطور مىتوانید یک نفر دیگر را خوشحال کنید. زیرا اندیشه خوشحال کردن دیگران، ما را از تفکر نگرانی درباره خودمان و ترس و اندوه باز میدارد.
شادمانى انسان و شادمانى دیگران به یکدیگر بستگى دارد.
این نوع برخورد خودخواهى_روشنگرانه میگوید.
خیر_خواهی، دوستی و عشق ویژگی انسان است.
لازم نیست مصلح اجتماعى باشید که بتوانید دنیاى بهترى بسازید بلکه همین که دنیاى خصوصى_خودتان را بهتر کنید خدمت بزرگى کردهاید.
یک روز شخصی، برج بلندی دید
گفت : لا إله إلا الله
لا إله إلا الله وحده لا شریک له
له الملک وله الحمد و هو على کل شئً قدیر
و به راهش ادامه دادتا اینکه رقصنده ای،دید
گفت: استغفرالله وأتوب الیه
استغفر الله
سبحانک ربی أنی کنت من الظالمین
وکمی که به جلوتر رفت دیوانه ای را در جلوی رویش دید
گفت : خدایا شکرت که به من عقل دادی
خدایا شکرت که به من تندرستی دادی
خدارا شکر بخاطر تمام چیزهایی که به من عطا کردی
وبعدمسجدی را جلوی رویش دید
گفت : الله أکبر
الله أکبر
وکمی که جلوتر رفت دو نفر را دید که با هم بحث و جدل میکنند
گفت : لاحول ولا قوة إلا بالله
لاحول ولا قوة الا بالله
و به راهش ادامه داد تا اینکه آبشاری را دید که از بالای کوه پایین می آمد
گفت : ماشاء الله
وسبحان ربی العظیم
و تمام شد
ببین چطوری تونستی ذکر الله رو بگی؟!
هم من اجر وثوابی بردم و هم تو؟
شاید اگه جور دیکه میگفتم با من همراهی نمیکردی پس
همین چیزی که الان خوندی رو بفرست برای دوست هات ،تا مثل من ثواب گیرت بیاد ویا تو بیشتر از من ثواب ببری
صلوات بفرست بر رسول الله صل الله علیه وسلم
زود باش وبفرست برای ادلیستهات
ببین چند نفر صلوات میفرستن بر رسول الله صل الله علیه وسلم….و مسبب آن هم تو بودی
رفیقم...
هر پرهیزگاری گذاشته ای دارد
و هرگنکاری آینده ای،
پس قضاوت نکن...
در تاریکی همه ی ما شبیه
یکدیگریم...محتاط باشیم
در سرزنش وقضاوت کردن دیگران
وقتی نه از دیروز او خبر داریم،
و نه از فردای خودمان...
مرگ را فراموش نکنید
سه چیز را نگه دار:
گرسنگیت را سر سفره دیگران
زبانت را در جمع
و چشمت را در منزل دوست . . .
*زبان را مگردان به عیب کسان*
*که خود عیب داری و مردم زبان*
*عیب کسان منگر و احسان خویش*
*دیده فرو کن به گریبان خویش*
*آینه روزی که بگیری به دست*
*خود شکن آنروز مشو خودپرست*